دوشنبه-جمعه 9-18
شنبه، یکشنبه بسته
وکیل دادگستری
جدایی یا طلاق شرایطی است که از لحاظ عاطفی بسیار فشارزا است – خوشبختانه اگر شما در این شرایط از پیامدهای حقوقی نگران نباشید. حوزهی وسیع فعالیت من در حقوق خانواده شامل مشاوره و نمایندگی در مسائل مربوط به حقوق کودکان، موضوعات نفقه و امور مالی و همچنین تقسیم اموال است. دفتر حقوقی من بر حمایت از خانوادهها در تمامی مسائل حقوقی که زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد، تمرکز دارد. من درک میکنم که هر مسئله خانوادگی منحصر به فرد است و نیازمند رویکردی شخصی است. برای اینکه در صورت لزوم بهترین حمایت را دریافت کنید، خوشحال میشوم که در «زمانهای خوب» نیز در تهیه یک قرارداد ازدواج قانونی و اختصاصی به شما کمک کنم. من در کنار شما هستم تا در تمام مسائل حقوقی به شما مشاوره دهم و به شما کمک کنم تا بهترین راه حل ممکن را برای وضعیت خاص خود پیدا کنید. من درک میکنم که مسائل خانوادگی اغلب با احساسات شدید همراه است. به همین دلیل، هدف ویژه من این است که نه تنها از حقوق قانونی شما دفاع کنم، بلکه به جنبههای عاطفی وضعیت شما نیز توجه داشته باشم. از زمان جدایی تا طلاق، ما با دقت و تخصص در کنار شما هستیم. من شما را در این فرآیند اغلب دشوار همراهی میکنم و با تمام توان از حقوق شما دفاع میکنم.
طلاق فرآیند قانونی و رسمی است که به انحلال ازدواج و جدایی قانونی طرفین میپردازد. در آلمان، طلاق به شرایط خاصی وابسته است و مراحل مشخصی دارد.
برای اینکه طلاق از نظر قانونی ممکن باشد، باید شرایط خاصی برآورده شود:
به طور کلی، نیاز به یک سال جدایی وجود دارد که طی آن طرفین باید از یکدیگر جدا زندگی کنند. این سال جدایی به عنوان زمانی برای تفکر و تصمیمگیری نهایی درباره طلاق عمل میکند.
یکی دیگر از جنبههای مهم، اثبات فروپاشی غیرقابلدرمان ازدواج در دادگاه است. این به معنای آن است که ازدواج به قدری دچار مشکل شده که ادامه آن برای هر دو طرف غیرقابلتحمل است.
بسته به وضعیت قانونی، مدت ازدواج نیز ممکن است نقش داشته باشد، به ویژه در مورد نفقه و تقسیم داراییها.
طلاق با درخواست در دادگاه خانواده آغاز میشود. در هنگام درخواست، حضور وکیل الزامی است. در این درخواست باید دلایل طلاق و تمام اطلاعات مربوط به طرفین و فرزندان مشترک ارائه شود. پس از ارائه درخواست طلاق، روند طلاق در دادگاه خانواده پیگیری میشود.
پس از صدور حکم طلاق توسط دادگاه، حکمی صادر میشود که طلاق را به طور قانونی تایید میکند و برای مقاصد قانونی نظیر تغییر نام یا امور ارثی مهم است.
عبارت “امور مربوط به کودکان” به فرآیندهای حقوقی در حقوق خانواده اشاره دارد که به کودکان زیر سن قانونی مربوط میشود. این فرآیندها شامل مواردی مانند حضانت، حق ملاقات، تحویل کودک، قیمومت و سرپرستی است. این مسائل در § ۱۵۱ قانون آیین دادرسی خانواده تعریف شده و بخش مهمی از حقوق خانواده را تشکیل میدهد.
به موجب ماده 1626 پاراگراف 1 جمله 1 BGB، حضانت والدین شامل هم وظیفه و هم حق مراقبت از کودک زیر سن قانونی است. این شامل نه تنها مراقبت شخصی، بلکه مدیریت اموال و نمایندگی کودک در مسائل حقوقی نیز میشود. حضانت والدین شامل تمام امور شخصی کودک، مانند تربیت، تعیین محل اقامت و نمایندگی در مسائل حقوقی میشود.
به موجب ماده 1626 پاراگراف 3 BGB، حق ملاقات کودک با هر دو والدین تضمین شده است. این حق قابل اجرا است و به نفع کودک است، زیرا رابطه با هر دو والدین را ممکن میسازد. والدین دارای حق ملاقات معمولاً حق دارند که ملاقات با کودک را به طور مستقل انجام دهند.
در صورت جدایی یا طلاق، ممکن است درباره حق تعیین محل اقامت به عنوان بخشی از حضانت والدین اختلاف نظر بوجود آید. این حق میتواند در چارچوب رویههای قضایی به یک والدین منتقل شود، اگر این به نفع کودک باشد.
به موجب ماده 1773 BGB، قیومیت میتواند برای کودکان زیر سن قانونی تعیین شود، اگر والدین قادر به نمایندگی حقوقی کودک نباشند. سرپرستی نیز به مراقبت از یک فرد نیازمند قانونی یا اموال اشاره دارد.
در مسائل مربوط به فرزندان، من مشاوره و نمایندگی با دقت و حساسیت ارائه میدهم. چه نفقه کودک، حق ملاقات یا مسائل مربوط به حضانت والدین – من با تعهد و دانش فنی به منافع خانواده شما اهمیت میدهم.
در حقوق خانواده، انواع مختلفی از نفقه وجود دارد که ممکن است یک فرد نیاز به پرداخت آن داشته باشد. این انواع نفقه ممکن است بسته به شرایط مورد متفاوت باشند و شامل نفقه همسر، نفقه کودک و نفقه والدین میشوند.
نفقه همسر به حمایت مالیای اطلاق میشود که یکی از همسران باید به دیگری پس از جدایی یا طلاق پرداخت کند. این نفقه میتواند موقتی یا دائمی باشد و بسته به عواملی مانند مدت زمان ازدواج، وضعیت مالی طرفین و شرایط دیگر تعیین میشود. هدف از نفقه همسر این است که اطمینان حاصل شود که هر دو همسر بعد از جدایی یا طلاق به طور مناسب تأمین مالی شوند.
این نفقه زمانی مورد توجه قرار میگیرد که همسران جدا از هم زندگی میکنند اما هنوز طلاق نگرفتهاند. نفقه جدایی به منظور تأمین مالی همسر نیازمند برای حفظ سطح زندگی مناسب او پرداخت میشود. میزان نفقه جدایی بر اساس وضعیت مالی طرفین تعیین میشود و میتواند به طور موقت تا زمان طلاق کامل مشخص شود.
پس از طلاق، ممکن است حق دریافت نفقه بعد از طلاق وجود داشته باشد. این نفقه برای تأمین مالی مناسب همسر نیازمند طراحی شده است، به ویژه اگر او به دلیل بیکاری، بیماری یا شرایط دیگر قادر به تأمین مالی خود نباشد. میزان و مدت نفقه بعد از طلاق بر اساس معیارهای مختلفی مانند مدت زمان ازدواج، سطح زندگی در دوران ازدواج و نیازهای فردی طرفین تعیین میشود.
نفقه کودک به مسئولیت مالی یکی از والدین برای تأمین نیازهای کودک مشترک اشاره دارد. این نفقه به منظور اطمینان از این است که کودک به طور مناسب حمایت شده و به نیازهای اساسی مانند مسکن، تغذیه، آموزش و خدمات بهداشتی دسترسی داشته باشد. میزان نفقه کودک معمولاً بر اساس درآمد والدین پرداختکننده و نیازهای کودک محاسبه میشود.
جدول دوسلدورف راهنمایی برای محاسبه نفقه کودک در آلمان است و به عنوان مرجعی برای تعیین میزان نفقهای که یکی از والدین باید به کودک مشترک پرداخت کند، استفاده میشود. این جدول به طور منظم بهروزرسانی میشود و به تغییرات هزینههای زندگی و وضعیت مالی والدین توجه دارد.
محاسبه نفقه کودک بر اساس جدول دوسلدورف در دو مرحله انجام میشود:
محاسبه نیاز نفقه کودک: نیاز مالی بر اساس سن کودک و نیازهای او، از جمله مسکن، لباس، تغذیه، آموزش، فعالیتهای تفریحی و مراقبتهای بهداشتی تعیین میشود. جدول دوسلدورف برای هر سن کودک مقدار نیاز مالی خاصی را مشخص میکند.
محاسبه سهم نفقه والدین: سهم نفقه هر والد بر اساس درآمد او و تعداد فرزندان نیازمند محاسبه میشود. در این محاسبه، عوامل دیگری مانند مزایای مالیاتی و حق اولاد نیز در نظر گرفته میشود.
نفقه حداقلی به مبلغی اطلاق میشود که والدین باید حداقل پرداخت کنند، صرف نظر از درآمد واقعی آنها. این نفقه نیز بر اساس جدول دوسلدورف و بر اساس سن کودک تعیین میشود. نفقه حداقلی به منظور اطمینان از این است که نیازهای اساسی کودک تأمین شود.
در مسائل مربوط به نفقه، من در محاسبه، درخواست یا دفاع از ادعاهای نفقه در کنار شما هستم. من به دنبال حفاظت از منافع مالی شما و اجرای تقسیم داراییها و تسویه مالی مطابق با درخواستهای شما میباشم.
در آلمان، قانون مدنی (BGB) وضعیت مالی همسران را تنظیم میکند. اصولاً سه وضعیت مالی وجود دارد: اشتراک در افزایش دارایی، جدایی داراییها و اشتراک کامل داراییها
در وضعیت اشتراک در افزایش دارایی، هر یک از همسران داراییهای خود را که قبل از ازدواج داشتهاند یا در طول ازدواج به دست آوردهاند، حفظ میکنند. با این حال، در طول ازدواج، تعدیلی به نام «تعدیل افزایش دارایی» انجام میشود که در صورت جدایی یا طلاق اهمیت پیدا میکند. هدف تعدیل افزایش دارایی این است که افزایشهای دارایی به دست آمده در طول ازدواج را جبران کند تا توزیع منصفانهای از داراییهای مشترک به وجود آید.
تعیین داراییهای اولیه و نهایی: در ابتدا، داراییهای همسران در آغاز ازدواج (دارایی اولیه) و در زمان جدایی (دارایی نهایی) مشخص میشود. داراییهای اولیه شامل داراییهایی است که قبل از ازدواج به دست آمدهاند و همچنین هدایا یا ارثهایی که در طول ازدواج با شرط استثنا دریافت شدهاند. داراییهای نهایی شامل تمامی داراییها در زمان جدایی میشود.
افزایش دارایی هر یک از همسران از تفاوت بین دارایی نهایی و دارایی اولیه تعیین میشود. در این محاسبه، مقررات جبرانی برای موارد خاص مانند بدهیها یا هدایا در نظر گرفته میشود.
اگر یکی از همسران افزایش دارایی بیشتری نسبت به دیگری داشته باشد، حق تعدیل افزایش دارایی ایجاد میشود. این تعدیل میتواند از طریق پرداخت مبلغ تفاوت یا تخصیص داراییها انجام شود.
همسران میتوانند تعدیل افزایش دارایی را از طریق قرارداد ازدواج به صورت فردی تنظیم کنند و به عنوان مثال، برخی داراییها را از محاسبه تعدیل افزایش دارایی مستثنی کنند.
در آلمان، مسائل مربوط به طلاق بینالمللی از طریق حقوق خصوصی بینالملل (IPR) تنظیم میشود. این شامل این است که کدام قانون برای طلاق بینالمللی قابل اعمال است و کدام دادگاهها صلاحیت رسیدگی به طلاق را دارند. مقررات مربوط به این موضوع در قانون معرفی قانون مدنی (EGBGB) و همچنین در توافقنامههای بینالمللی مختلف مانند مقررات بروکسل IIa یافت میشود.
بر اساس مقررات بروکسل IIa که در آلمان اعمال میشود، قانون طلاق یک کشور عضو اتحادیه اروپا قابل اعمال است، اگر یکی از همسران در آن کشور اقامت دائم داشته باشد. این به این معنی است که قانون کشور محل اقامت دائم یکی از همسران به طور معمول برای طلاق معتبر است. با این حال، اگر هر دو همسر در آلمان اقامت دائم داشته باشند، قانون طلاق آلمان قابل اعمال است. این قانون همچنین زمانی که درخواست طلاق در دادگاههای آلمان ارائه شود و هر دو همسر در آلمان زندگی کنند، صادق است.
مهریه که به نام “مهر” نیز شناخته میشود، نوعی دارایی توافق شده بین همسران است که در آن شوهر هنگام ازدواج یا در زمان دیگری مبلغ یا داراییای به همسر پرداخت میکند که در اختیار و استفادهی آزادانهی زن قرار میگیرد.
این رسم ریشه در حقوق خانوادهی اسلامی دارد که در قرآن، سوره 4، آیه 4 به آن اشاره شده است و به مردان توصیه میکند که مهریه را به عنوان هدیه به زنان بپردازند.
در مقابل، اصطلاح “شیربها” (که به عنوان “قیمت عروس” نیز شناخته میشود) به پرداختهایی از سوی داماد یا خانوادهاش به خانوادهی عروس اشاره دارد. مهم است تأکید شود که مهریه به عنوان بهای خرید زن در نظر گرفته نمیشود. این مهریه به خانوادهی زن داده نمیشود، بلکه مستقیماً به خود زن تعلق دارد. علاوه بر این، مهریه میتواند نه تنها از پول، بلکه از سایر داراییهای باارزش یا حقوق نیز تشکیل شود.
کارکرد مهریه در طول زمان تغییر کرده است. در حالی که در گذشته اغلب به عنوان پاداشی برای تسلیم بدنی زن در نظر گرفته میشد، امروزه تأکید بیشتر بر فراهم کردن یک پشتوانه مالی برای زن پس از ازدواج است. بنابراین میتوان آن را نوعی بیمه مالی برای زندگی زن دانست.
داراییهای مهریه میتوانند بسیار متنوع باشند، از املاک و مستغلات گرفته تا طلا و درآمدهای ناشی از اجاره یا سایر داراییها. در برخی کشورهای اسلامی حتی توصیه میشود که مهریه به جای پول به شکل طلا تعیین شود تا از کاهش ارزش پول جلوگیری شود. میزان مهریه آزادانه بین همسران مذاکره و توافق میشود.
در آلمان، دادگاههای خانواده به مهریه به عنوان امری غیراخلاقی نگاه نمیکنند. این بدان معناست که مهریه اصولاً به عنوان یک توافق مشروع و الزامآور حقوقی شناخته میشود و میتواند در دادگاههای خانواده آلمان نیز مطالبه شود.
در مسائل حقوقی مربوط به مهریه، من میتوانم هم به طرف متقاضی برای مطالبه مهریه و هم به طرف مقابل در این زمینه کمک کنم. من میتوانم جنبههای حقوقی این موضوع پیچیده را به طور کامل بررسی کنم و از منافع شما در دادگاههای خانواده آلمان دفاع کنم.